عدم تقارن و عدم تعادل در لبخند نقش مهمی در درک زیبایی ایفا می کند. از دیدگاه آناتومی، لبخند به وسیله انقباض عضلاتی که در نزدیکی چشم ها و حفره دهانی واقع شده اند ایجاد می شود. لبخند می تواند بر اساس عضله مورد نیاز و جهت حرکت لب ها به سه گروه تقسیم شود.
مشارکت تمامی عضلات لواتور لبی سوپریوریس باعث بروز لبخند کاسپید می شود که دندان ها و بافت لثه را نشان می دهد. در مقابل، لبخند پیچیده توسط مشارکت لواتور لبی سوپریوریس به علاوه دپرسور های لب پایین تعریف می شود. در لبخند مونا لیزا، عضلات زیگوماتیک اصلی مقداری کامیسورها را بالا می برند و آن ها را به سمت بیرون حرکت می دهند و سپس لب بالا یک منحنی می سازد.
لبخند می تواند بر اساس درجه آگاهی فرد به سه گروه تقسیم شود. برای مثال، لبخند ارادی ممکن است با یک احساس الهام گرفته شود یا نشود. لبخند غریزی از احساسات واقعی در انسان الهام گرفته می شود و نمی تواند طولانی مدت حفظ شود.
از نظر آناتومی، لبخند می تواند بر اساس موقعیت خط لثه به سه دسته بالا، پایین یا متوسط طبقه بندی شود. یک لبخند کامل توسط تناسب و پایداری ویژگی های صورتی و دندانی مانند رنگ، شکل و ترتیب دندان ها تعیین می شود. ارزیابی یک لبخند هارمونیک شامل ارزیابی منطقه لبخند است که شکل آن می تواند به مستقیم، منحنی، بیضوی، ماهیچه ای، مستطیلی یا معکوس توصیف شود.
یکی از عوامل حیاتی دیگر لبخند، کمان لبخند است که رابطه بریدگی های لب بالا و خطوط لب پایینی در حین خنده است. بر اساس این رابطه، لبخند می تواند به عنوان هماهنگ، صاف یا معکوس معرفی شود. تعدادی نقاط استاندارد به عنوان نقاط مرجع استفاده شده اند تا تشخیص داده شود که آیا یک فرد لبخند هارمونیک دارد؟ آیا لبخند از نقاط استاندارد دارای انحراف است؟
یک لبخند زیبا توسط سه عامل اصلی یعنی دندان ها، لب ها و لثه ها تعیین می شود.
ویژگی های لب شامل مورفولوژی، اندازه گیری در امتداد، عرض، اندازه، نسبت و ضخامت می باشد. برای مثال، طول لب ها که به عنوان فاصله بین لب و انتهای بینی اندازه گیری می شود، باید در بازه 20 تا 22 میلی متر در زنان جوان و 22 تا 24 میلی متر در مردان جوان باشد. طول بریدگی دندان های قابل مشاهده باید بین 3 و 4 میلی متر در زنان و بین 1 و 2 میلی متر در مردان باشد.
لازم به ذکر است که میزان رویت دندان ها در حال استراحت با افزایش سن کاهش می یابد به دلیل کاهش عضلانی و از دست دادن حجم لب که باعث می شود لبها در حین خنده بیشتر از دندان های جلویی پوشیده شوند. علاوه بر این در حین خنده، عرض لب ها باید حداقل نصف عرض صورت باشد. یک لبخند هماهنگ به معنای این است که هر دو طرف لب باید دارای خمیدگی های مشابه باشند و به عبارت دیگر به تصویر آینه از یکدیگر شبیه باشند.
ویژگی های لثه شامل ارزیابی چهار پارامتر اصلی است. اول، مرزهای دندان های وسطی در ناحیه ماگزیلا باید هم سطح باشند در حالی که لبه های دندان های کناری باید 1 میلی متر بالاتر از لبه های دندان های مرکزی باشند. دوم، سراپکس لثه که داخلی ترین نقطه انتهای بافت لثه در محور طولی است باید با محور دندان های کناری و دندان های مرکزی بالا و پایین هم خط باشد. مرز لثه وستیبولار باید به تقاطع سمان – انامل مطابقت داشته باشد. علاوه بر این حضور پاپیلا بین دندان ها باعث ظاهری زیباتر در لبخند می شود.
در نهایت سازماندهی دندان ها در لثه نیز حیاتی است. طول، عرض، شکل دندان ها و ماتریس باید در نسبت های صحیح باشند. طول معمولی دندان های وسطی و چرخیده در مردان 10 میلی متر است در حالی که طول متوسط در زنان تقریبا 9 میلی متر می باشد. دندان های کناری به طور متوسط 1.4 میلی متر کوچک تر از دندان های وسطی در دو جنس هستند. محیط دندان های کناری تقریبا 66 درصد از عرض دندان های میانی است، رنگ دندان ها (ماتریس دندان) نیز برای یک لبخند زیبا باید هماهنگ باشد.
منطقه زیبایی لبخند
دو نوع اصلی لبخند، “لبخند لذت یا لبخند دوشن و لبخند مصنوعی یا اجتماعی” است. لبخند مصنوعی تحت کنترل است و از احساس به وجود نمی آید بنابراین میتواند ادامه دار باقی بماند به همین دلیل می تواند در تشخیص ارتودنسی و توسعه درمان مورد استفاده قرار بگیرد.
اندازه گیری یک لبخند شامل ارزیابی هدفمند و تبعیضی است. ارزیابی هدفمند یک لبخند به معنای اهدافی است که باید در پایان درمان دست یافته شود در حالی که ارزیابی تبعیضی شامل ترجیحات شخصی بیمار و پزشک است. با این حال، باید توجه داشت که هیچ لبخند ایده آل و جامعی وجود ندارد و هدف زیبایی اساسی در ارتودنسی، تولید لبخندی تناسب آمیز با قرارگیری مناسب اسکافلد و دندان ها در منطقه نمایش دینامیک است.
منطقه نمایش دینامیک شامل ویژگی های جانبی، عمودی و قدامی خلفی “صفحه اکلوزال عرضی قدامی فک بالا و سطح اکلوزال ساژیتال صفحه اکلوزال ماگزیلاری” است بنابراین طراحی یک لبخند باید به سطح زیبایی میان دندانی (آکلوزال) توجه کند که تفاوت های قابل توجهی با سطح طبیعی آکلوزال دارد.
قرارگیری براکت اولین مرحله در به دست آوردن یا حفظ یک “قوس لبخند” است. موفقیت کلی در طراحی یک لبخند بستگی به علت مشکل دندانی و نوع مسیر درمانی آن دارد.
ارزیابی بالینی در تعیین منطقه زیبایی لبخند
برای درمان صحیح تشخیص صحیح لازم است. تمام اشکال تشخیص باید با بیمار در حالت نشسته و در وضعیت طبیعی سر انجام شود و به بیمار اجازه داده شود تا بر روی یک شی در دوردست تمرکز کند. این وضعیت باعث ایجاد خطوط عمودی خارجی کرانیال و خطوط موازی می شود که به عنوان نقاط مرجع استفاده می شوند. لبخند بیمار به علاوه صدا و عملکرد فرعی دهان و گلو با استفاده از ویدیوگرافی دیجیتال هماهنگ به دست می آید.
تجزیه و تحلیل دندانی – صورتی
خط میانی دندان باید با خط میانی صورت هماهنگ باشد اما این همیشه رخ نمی دهد و اختلافات در محدوده 4 میلی متر به عنوان عادی در نظر گرفته می شود. دندانپزشکی ترمیمی می تواند برای اصلاح مشکل تطابق نادرست خطوط میانی استفاده شود به شرطی که دندان های مرکزی بالایی در وضعیت نرمال باشند و ارتباطات درست بین دندان ها حفظ شود. در صورت وجود اختلاف فاحش در خط میانی و نیاز به تعمیر دندان، درمان ارتودنسی مناسب است. همچنین لازم است به اتصال بافت نرم که ممکن است از بستن دیاستم ها جلوگیری کند توجه شود.
هم چنین بخوانید: ارزیابی طرح لبخند – بخش دوم